خرافات
مقدمه و تعریف :
خرافات سخنان پریشان و نامربوط ، سخنان بیهوده و پریشان که خوش آیند باشند وسخنان خوش پریشان.1-در لغت نامه عمید خرافات جمع خرافه به معنای حدیث باطل ، سخن بیهوده و یاوه2-تعاریفی دیگر از گوشه وکنار جهان از جمله ، خرافات عبارتند از معتقدات ، باورها یاانجام کارهایی که هیچگونه ریشه عقلانی ندارند. خرافات به اسطوره ها و پیشگویی ها مربوط می شوند . خرافات عقاید وباورهای عامه مردم است که ریشه دیرینه دارد . بعضی از معتقدات و آداب و رسوم همگانی مانند اعتقاد به نظر زدن یا اثر طلسم ها در بیشتر دوره های تاریخی و در اکثر نقاط جهان وجود داشته و دارد . پاره ای خرافات هم ممکن است مختص یک کشور ، منطقه یا دهکده ویا حتی گروه و خانواده خاصی باشد .
ریشه و اساس خرافات :
ریشه و اساس خرافات , عدم دسترسی به واقعیات و ناآگاهی از علل واقعی حوادث می باشد. پیروزی و شکست موفقیت و ناکامی انسان به خدا مربوط است که توسط اعمال انسان رقم می خورد و کارها را به فال نیک گرفتن خوب است موجبات دلگرمی و پیشرفت را فراهم می آورد. در هر صورت نباید به خرافات معتقد باشد.
از نظر روانشناسان ، خرافات در مواقع حساس و لحظه های عدم اطمینان و اعتماد بر آینده بوجود می آیند . مثلاً در ارتباط با مسائلی چون تولد ومرگ و مرض و ... تا از این طریق از اضطراب و تشویش رها شده تسکین خاطری یابند . جادو و جنبل، دعا گرفتن برای علاج بیماران وسیله ای است برای تسکین و احساس آرامش .
اگر بپذیریم که خرافات عامل کاهش دهنده اضطراب است ، بنابراین روشن می شود که چرا طبقاتی از مردم که مدام در معرض خطر قرار دارند از بقیه مردم خرافی ترند و نیز طبق تحقیقات انجام شده افراد فوق العاده متعصب خرافی ترند . طبقات اجتماعی هر چه پائین تر باشند ، شخص خرافی تر است .اما هر چه تحصیلات عالی تر باشد خرافات کمتر و هر چه هوش بیشتر باشد فرد کمتر خرافی می باشد.
علل اینکه چرا خرافات در بین مردم رواج پیدا می کند و عده ای سخت بدان پایبند می گردند متعدد و بیشمار است که به برخی از آنها در ذیل اشاره می شود :
۱-معرفت طلبی و گرایش به علم و آگاهی
۲- گریز از محدودیت و گرایش به قدرت
۳- برتری طلبی یا تمایز جویی
۴-مواجهه با ناکامی در زندگی
۵-جستجوی سعادت
۶-راحت طلبی
۷-اغفال مردم و استخدام آنها برای رسیدن به آمال
۸-ترس و احساس شگفتی از حوادث تصادفی
۹-موقعیت های اجتماعی نامساعد و فشارآور
۱۰- گرایش طبیعی آدمی به پدیده های اعجاب انگیز .
هدف از ترویج خرافه پرستی:
1- خرافه زمینه ساز شرک
توحید، سنگ زیرین و بنیادی ترین عقائد اسلامی است. برابر مفهوم توحید، خدا، یکتا، دارای همه صفات کمالی، بی مانند، خالق یگانه عالم و بی شریک است و اداره عالم به اراده او صورت می گیرد. توحید در ذات، صفات و افعال. انسان با باورمندی به این اصل والا و پرستش آن ذات بی چون، و در پرستش انبازی برای خدا نگرفتن، به صف موحدان درمی آید. هم در عقیده باید خدا را در ذات، صفات و افعال یگانه بداند و هم در عمل، در برابر ذات بی چون او به کرنش بایستد و بر این مدار به حرکت دربیاید. امام خمینی، باورهای شماری از نحله های اهل حدیث را درباره ذات و صفات خداوند و آفرینش هستی، ناسازگار با اساس تنزه و توحید می داند و بر این نظر است این گونه باورها این اساس را متزلزل می سازند.
2- وقتی که خرافه و پندارهای غلط و برداشتهای نادرستِ گروه ها و نحله های فکری را به باتلاق شرک فرو می افکند، دیگر حساب توده های مردم روشن است. اینان، هر آن ممکن است به خاطر باور به خرافه ای در لجن زار دوگانه پرستی گرفتار آیند. از جمله خرافه هایی که هر آن ممکن است انسان باورمند به آنها سر از شرک دربیاورد، عبارت اند از:
باور به بخت و اقبال و یا باور به این که کواکب و ارواح در سرنوشت انسان اثرگذارند، یا مهره ها در زدودن بدفرجامی نقش دارند و یا عدد سیزده نحس است و....
این باورها، هم با توحید افعالی ناسازگارند و هم با توحید در عبودیت. زیرا باور به بخت و اقبال، جبر و با حکمت خداوند و قانون مند بودن نظامِ هستی ناسازگار است. جهان بر پایه سنتهای حکیمانه بنا شده و خداوند با بستن آویزه ای بر بازو، از سنتهای خود دست نمی کشد. نه کس بی جهت عزیز و سربلند می شود و نه فردی بدون دلیل خوار و زبون می گردد و باور به بخت و اقبال، با اعتقاد به ظالمانه بودن بنای هستی برابر است .