تحقیقات من

تحقیق های دانش آموزی

تحقیقات من

تحقیق های دانش آموزی

من به تازگی کافی نتی زدم ، تحقیقاتی رو که برام میارن رو این جا به ثبت می رسونم که هم خودم بهش در هر مکانی دسترسی داشته باشم و هم شما دوستان ازش استفاده ببرید .
اگر نکته و نظری دارید ، خوشحال می شم باهام درمیون بزارید . من همیشه پاسخگو خواهم بود :)

طبقه بندی موضوعی
۲۸
فروردين

خرافات

مقدمه و تعریف :

خرافات سخنان پریشان و نامربوط ، سخنان بیهوده و پریشان که خوش آیند باشند وسخنان خوش پریشان.1-در لغت نامه عمید خرافات جمع خرافه به معنای حدیث باطل ، سخن بیهوده و یاوه2-تعاریفی دیگر از گوشه وکنار جهان از جمله ، خرافات عبارتند از معتقدات ، باورها یاانجام کارهایی که هیچگونه ریشه عقلانی ندارند. خرافات به اسطوره ها و پیشگویی ها مربوط می شوند . خرافات عقاید وباورهای عامه مردم است که ریشه دیرینه دارد . بعضی از معتقدات و آداب و رسوم همگانی مانند اعتقاد به نظر زدن یا اثر طلسم ها در بیشتر دوره های تاریخی و در اکثر نقاط جهان وجود داشته و دارد . پاره ای خرافات هم ممکن است مختص یک کشور ، منطقه یا دهکده ویا حتی گروه و خانواده خاصی باشد . 

ریشه و اساس خرافات :

ریشه و اساس خرافات , عدم دسترسی به واقعیات و ناآگاهی از علل واقعی حوادث می باشد. پیروزی و شکست موفقیت و ناکامی انسان به خدا مربوط است که توسط اعمال انسان رقم می خورد و کارها را به فال نیک گرفتن خوب است موجبات دلگرمی و پیشرفت را فراهم می آورد. در هر صورت نباید به خرافات معتقد باشد.

از نظر روانشناسان ، خرافات در مواقع حساس و لحظه های عدم اطمینان و اعتماد بر آینده بوجود می آیند . مثلاً در ارتباط با مسائلی چون تولد ومرگ و مرض و ... تا از این طریق از اضطراب و تشویش رها شده تسکین خاطری یابند . جادو و جنبل، دعا گرفتن برای علاج بیماران وسیله ای است برای تسکین و احساس آرامش . 

اگر بپذیریم که خرافات عامل کاهش دهنده اضطراب است ، بنابراین روشن می شود که چرا طبقاتی از مردم که مدام در معرض خطر قرار دارند از بقیه مردم خرافی ترند و نیز طبق تحقیقات انجام شده افراد فوق العاده متعصب خرافی ترند . طبقات اجتماعی هر چه پائین تر باشند ، شخص خرافی تر است .اما هر چه تحصیلات عالی تر باشد خرافات کمتر و هر چه هوش بیشتر باشد فرد کمتر خرافی می باشد.

 

علل اینکه چرا خرافات در بین مردم رواج پیدا می کند و عده ای سخت بدان پایبند می گردند متعدد و بیشمار است که به برخی از آنها در ذیل اشاره می شود :

۱-معرفت طلبی و گرایش به علم و آگاهی

۲- گریز از محدودیت و گرایش به قدرت

۳- برتری طلبی یا تمایز جویی

۴-مواجهه با ناکامی در زندگی

۵-جستجوی سعادت

۶-راحت طلبی

۷-اغفال مردم و استخدام آنها برای رسیدن به آمال

۸-ترس و احساس شگفتی از حوادث تصادفی

۹-موقعیت های اجتماعی نامساعد و فشارآور

۱۰- گرایش طبیعی آدمی به پدیده های اعجاب انگیز .

 

هدف از ترویج خرافه پرستی:

1-     خرافه زمینه ساز شرک

 توحید، سنگ زیرین و بنیادی ترین عقائد اسلامی است. برابر مفهوم توحید، خدا، یکتا، دارای همه صفات کمالی، بی مانند، خالق یگانه عالم و بی شریک است و اداره عالم به اراده او صورت می گیرد. توحید در ذات، صفات و افعال. انسان با باورمندی به این اصل والا و پرستش آن ذات بی چون، و در پرستش انبازی برای خدا نگرفتن، به صف موحدان درمی آید. هم در عقیده باید خدا را در ذات، صفات و افعال یگانه بداند و هم در عمل، در برابر ذات بی چون او به کرنش بایستد و بر این مدار به حرکت دربیاید. امام خمینی، باورهای شماری از نحله های اهل حدیث را درباره ذات و صفات خداوند و آفرینش هستی، ناسازگار با اساس تنزه و توحید می داند و بر این نظر است این گونه باورها این اساس را متزلزل می سازند.

2-      وقتی که خرافه و پندارهای غلط و برداشتهای نادرستِ گروه ها و نحله های فکری را به باتلاق شرک فرو می افکند، دیگر حساب توده های مردم روشن است. اینان، هر آن ممکن است به خاطر باور به خرافه ای در لجن زار دوگانه پرستی گرفتار آیند. از جمله خرافه هایی که هر آن ممکن است انسان باورمند به آنها سر از شرک دربیاورد، عبارت اند از:

 باور به بخت و اقبال و یا باور به این که کواکب و ارواح در سرنوشت انسان اثرگذارند، یا مهره ها در زدودن بدفرجامی نقش دارند و یا عدد سیزده نحس است و....

 این باورها، هم با توحید افعالی ناسازگارند و هم با توحید در عبودیت. زیرا باور به بخت و اقبال، جبر و با حکمت خداوند و قانون مند بودن نظامِ هستی ناسازگار است. جهان بر پایه سنتهای حکیمانه بنا شده و خداوند با بستن آویزه ای بر بازو، از سنتهای خود دست نمی کشد. نه کس بی جهت عزیز و سربلند می شود و نه فردی بدون دلیل خوار و زبون می گردد و باور به بخت و اقبال، با اعتقاد به ظالمانه بودن بنای هستی برابر است .

  

 

۲۸
فروردين

لژ بیداری ایران

لژ بیداری اولین لژ فراماسونری منظم و با قاعده در ایران می‌باشد. فرمان تأسیس این لژ در ششم نوامبر۱۹۰۷ صادر شد و به اصطلاح فراماسون‌ها نور از پاریس به تهران آورده شد.سازمان فراماسونری ایران در نخستین دوره حیات خود چهره‌ای کاملا فرانسوی داشت. اگر چه در دوره‌های بعد لژهایی با وابستگی، انگلیسی، امریکایی و آلمانی نیز در ایران تشکیل شد، شکی نیست که نخستین بیگانگان بنیانگذار فراماسونری در ایران فرانسویان هستند. لژ بیداری ‌ایران نیز ماهیتی فرانسوی داشت و به عنوان زیر مجموعه‌ای از لژ شرق ‌اعظم(گرانداوریان) فرانسه کار خود را آغاز کرد. این لژ به عنوان یک لژ پیرامونی کاملاً با لژ مادر هماهنگ بود و به هیچ رو نمی‌توانست عملی را مستقیم و خودخواسته انجام دهد. ورود اعضای جدید به لژ، ارتقاء رتبه، استعفا و یا اخراج اعضا از جمله مواردی بود که قطعا با اجازه و تأیید گرانداوریان ‌فرانسه صورت می‌گرفت.

به دو علت لژ بیداری‌ ایران اهمیت ویژه‌ای دارد: نخست آن‌که لژ مذکور نخستین تشکیلات فرانسوی در ایران بود که ارتباط مستقیم و رسمی با شرق ‌اعظم‌ فرانسه داشت و توسط فراماسونری ‌فرانسه به رسمیت شناخته شده‌بود. در حالی که لژهای پیش از آن، همگی ملهم از تشکیلات لژهای فرانسوی و یا اسکاتلندی بودند و وابستگی رسمی نداشتند. دوم این‌که تأسیس رسمی لژ بیداری ایران به سال 1907 م باز می‌گردد، یعنی هم زمان با تحولات نهضت مشروطیت در ایران. عضویت برخی از انقلابیون و مشروطه خواهان در این لژ، حکایت از اهمیت و تأثیر لژ بیداری در تحولات این دوره دارد.

تاریخچه و زمینه‌های شکل گیری لژ بیداری

در اواخر 1906 م، حدود ده نفر از فراماسونرهای ایرانی و فرانسوی عضو لژهای ‌فرانسوی تصمیم به ایجاد لژی در تهران گرفتند. دربارۀ تاریخ دقیق تأسیس آن، نظریات مختلفی ابراز شده است، اما بایگانی شرق اعظم در پاریس اعلام می‌دارد که یک لژ موقتی در 1906 م در تهران تأسیس شد و در 6 نوامبر 1907 از سوی شرق‌ اعظم به رسمیت شناخته و سند شناسایی رسمی آن در 21 نوامبر به تهران ارسال شد. که می‌توان دلایل زیر را برای شکل گیری و در مرحله بعد ثبات لژ بیداری در ایران برشمرد.

1-    وجود حکومت ‌استبدادی و رواج اختناق در کشور که مانع بروزحرکت‌های سیاسی به شکل معقول و منطقی می‌شد.

2-     رواج افکار ترقی‌جویانه و آزادی‌خواهانه در میان روشنفکرانی که با تمدن ‌غربی آشنایی یافته‌بودند.

3-     رواج فعالیت‌های سیاسی مخفی در قالب انجمن‌ها و کمیته‌های پنهانی به واسطه نبود امنیت برای فعالیت‌های سیاسی و اصلاح طلبانه.

4-     بی‌توجهی روشنفکران ‌ایرانی به رویۀ استعماری تمدن ‌غرب و تلاش ایشان برای نزدیکی هر چه بیشتر به این تمدن تا حد تحلیل رفتن در آن.

5-     ترویج فعالیت‌های ماسونی و شبه ماسونی از سوی افرادی چون میرزاملکم‌خان ‌ناظم‌الدوله، عباسقلی‌خان آدمیت، و...

6-      سود جستن ماسونهای ایرانی از گرایش مردم ایران به اعتقادات طریقتی و تصوف با توجه به شباهت‌های موجود میان آیین‌های ماسونی و طریقتی که تشکیل انجمن ‌اخوت نمونه چنین حرکتی است.

7-     ضعف روزافزون حکومت قاجار در آغاز قرن ‌بیستم و کمرنگ شدن تسلط دولت بر تمام شئون جامعه.

8-     گسترش روزافزون نفوذ فرهنگی دولت ‌فرانسه در تمام کشور.

9-     گسترش فعالیت‌های کمیتۀ‌ جهانی‌ یهود در ایران که همدوش با نفوذ فرهنگی فرانسه صورت می‌گرفت.

10-                        رواج افکار غیردینی(لائیک): جهان ‌وطنی ودر عین حال باستان گرایانه در میان روشنفکران ‌ایرانی که نمونه آنها را در آثار افرادی چون فتحعلی ‌آخوند‌زاده و...می‌توان دید.

11-                         زیاد شدن تعداد آن دسته از ماسون‌های ‌ایرانی که در لژهای خارج از کشور به مسلک فراماسونری درآمده و به مدارج استادی رسیده بودند.

12-                        ارائه یک هویت فرانسوی به لژ بیداری ایران به جای هویت انگلیسی که ورود به آن را برای روشنفکران ‌ایرانی راحت‌تر می‌کرد.

13-                         ناسالم بودن نظام ارتقاء طبقات اجتماعی در کشور، و نحوۀ اعطای مشاغل و مناصب دولتی که موجب مِی‌شد افراد با طمع ملی مدارج ترقی وارد لژ بشوند تا از مزایای وابستگی به گروه‌های صاحب نفوذ بهره‌مندگردند.

نقش لژ بیداری ایران در دستگاههای دولتی

لژ بیداری ایران در بسیاری از دستگاههای دولتی کشور از نفوذ و قدرت عمل بالایی برخوردار بوده است. بسیاری از رؤسای دولت در این لژ عضو بوده‌اند و وزارت‌خانه‌های متعددی زیر نظر وزرای ماسون اداره شده است. در این میان دو وزارت خانه امور خارجه و عدلیه تقریبا همیشه زیر نظر وزرای ماسون اداره شده است. به عنوان مثال می‌توان به استخدام "آدولف پرنی" دادیار دادستان پاریس به عنوان مستشار وزارت عدلیه اشاره کرد که با تقاضای حسن پیرنیا (وزیر عدلیه) و حمایت گرانداوریان فرانسه صورت گرفت. که پرنی به همراه حسن پیرنیا، محمد علی فروغی و سید نصر‌الله تقوی آیین دادرسی و جزایی ایران را در 506 ماده تهیه کردند که این امر بیانگر نفوذ بالای افراد عضو لژ بیداری در شئون مملکتی است. همچنین نگاه به ترکیب کلی کابینه‌هایی که هم زمان با حیات لژ بیداری ایران فعالیت کرده‌اند مؤید این ادعاست. علاوه بر این شواهدی زیادی در دست است که مطابق آن لژ بیداری ایران در تعیین حکام و مأموران دولتی ولایات نیز تأثیر فراوانی داشته است که از جمله دیگر تأثیرات لژ بیداری می‌توان به  تدوین قانون اساسی مشروطه و منحرف کردن مسیر نهضت مشروطه اشاره کرد.

انحلال لژ بیداری ایران

بر اساس اسناد و مدارک فعالیت لژ بیداری ایران تا اواخر سال 1914 م محرز است. اما اگر در پی تاریخ انحلال لژ باشیم، تعیین دقیق آن مشکل است. ولی با وجود اسناد و مدارک می‌توان حدس زد که این واقعه در اواسط سال 1915 م(اوایل 1334 ق) روی داده باشد.

اصلی ترین دلیل انحلال لژ را نیز باید وقوع جنگ جهانی اول دانست یا اشغال خاک فرانسه فعالیت گرانداوریان عملاً تعطیل شد و اعضای اصلی آن پراکنده شدند.

قطع ارتباط با لژ مادر بزرگترین ضربه بر پیکر لژ بیداری ایران بود. گسترش دامنۀ جنگ، ایران را نیز بی نصیب نگذاشت. علیرغم اعلام بی طرفی از سوی دولت ایران، دول متفقین و آلمان و متحدانش هر یک از سویی به منظور جلب همکاری ایران و استفاده از امکانات این کشور در جنگ فشارهای خود را بر دولت ایران افزایش می‌دادند. و در این میان بی مهاباترین دولت بیگانه، یعنی روسیه خاک ایران را برای چندمین بار مورد تجاوز قرار داد. این وقایع جملگی به زدوخوردهای داخلی و مهاجرت سیاسیون ایران، که ماسون‌ها بخش مهمی از ایشان را تشکیل می‌دادند،به قم، کرمانشاه و استامبول منجر شد و بدین ترتیب حلقه ماسون‌های ایرانی از هم پاشید و نخستین لژ فراماسونری رسمی در ایران منحل شد.

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که با آغاز جنگ جهانی اول لژ بیداری ایران در یک روند استهلاکی وارد شد و فعالیت آن اندک اندک رو به ضعف گذاشت و در نهایت به تعطیلی انجامید. به احتمال زیاد همزمان با شروع نخستین حرکت‌های مهاجرت در محرم 1334ق(نوامبر 1915) لژ بیداری ایران عملاً منحل شده بوده است. طولانی شدن جنگ و دور ماندن برخی مهره‌های اصلی لژ از پایتخت، موجب شد که لژ بیداری ایران امکان شکل گیری مجدد نیابد. سرنوشت فراماسونری نوپای ایران حکم می‌کرد که این سازمان حیات خود را در قالب لژهایی دیگر که هر یک ویژگی‌های خاص خود را داشتند، ادامه دهد.

 

 


 

لژ و مجمع آدمیت

پس از کشته شدن ناصرالدین شاه به ضرب گلوله‌ی یکی از شاگردان سید جمال الدین، مظفرالدین شاه جایگزین وی شد. مظفرالدین شاه از همان اول حکومت، سیاست‌های اقتصادی غیر مردمی در پیش گرفت که این خود باعث تزلزل حکومتش می‌شد .

او تعرفه‌های بازرگانان داخلی را بالا برد ، مستمری درباریان و علما را کاهش داد و از کنترل شدید بر موقوفات خبر داد ، اوهم‌چنین قرارداد دادرسی را امضا کرد و مبالغ بسیاری از بیگانگان استقراض کرد . هم‌زمان با این  سیاست‌ها وی در زمینه‌های آزادی‌های لیبرالی نیز فعال بود به طوری که  او مرزهای کشور را به روی روزنامه‌های لیبرالی مانند حبل المتین و پرورش که در کلکته و قاهره منتشر می‌شد باز کرد ؛ هم‌چنین ممنوعیت مسافرت را از میان برداشت ؛ ملکم را به مقام سفیر ایران در رم گمارد ؛ و مهم‌تر از همه این که تشکیل انجمن‌های صنفی وآموزشی را تشویق کرد.

خیلی جالب به نظر می‌رسد که مظفرالدین شاه از یک سو به سیاست‌هایی در جنبه‌ی اقتصاد روی می‌آورد که به قدرتمند شدن هر چه بیشتر حکومت کمک می‌کند و از طرف دیگر به سیاست‌های فضای باز وایجاد نهادهای سیاسی لیبرالی روی می‌آورد . به نظر می‌رسد این سیاست دوگانه را به این خاطر مظفرالدین شاه در پیش گرفت که مخالفت مردم را فرو نشاند اما این سیاست‌ها بیشتر روشنفکران را به ایجاد سازمان‌های سیاسی و اجتماعی ترغیب کرد. یکی از این سازمان‌ها که در انقلاب مشروطه نیز نقش مهمی داشت "مجمع آدمیت" بود. این مجمع در واقع همان ادامه‌ی روند فعالیت فراموش‌خانه‌ی ملکم خان است. جامع آدمیت در واقع یکی از نخستین گروه‌های سازمان‌یافته‌ای است که شعار محدودیت قدرت سلطنت را مطرح کرد و پارلمان را برای ایران رهایی­بخش دانست.

این مجمع از تشکیلات شبه فراماسونری در ایران بود. رهبری این مجمع در بدو تاسیس با عباس قلی خان قزوینی بود که بعدها به آدمیت معروف شد. وی از ارادتمندان میرزا ملکم خان بود. وی پدر فریدون آدمیت مورخ معروف تاریخ جنبش مشروطه بود. فریدون آدمیت در مورد اهداف اصلی این گروه می‌نویسد :«مجمع سه هدف اصلی داشت: به کار بردن مهندسی اجتماعی برای دستیابی به توسعه‌ی ملی ؛ دستیابی به  برابری در حقوق برای همگان بدون در نظر گرفتن اصل و نصب و مذهب به منظور حفظ و تضمین شأن و منزلت همه شهروندان .»

اعضای اصلی این گروه را کارمندان عالی رتبه‌ی دولتی تشکیل می‌دادند چرا که صحبت از آزادی و برابری و اصطلاحاتی از جمله مهندسی اجتماعی برای آن‌ها که از ساختار نابرابر حکومت رنج می‌بردند بسیار جذاب‌تر بود . این گروه به تقلید از انجمن‌های فراماسونری رازداری تشریفاتی داشت و در فعالیت‌های روز مره اش بسیار محتاط عمل می‌نمود.

انجمن آدمیت توانست افراد با نفوذی را از حکومت قاجار به خود جذب کند که فعالیت‌های این انجمن مصادف شد با روی کار آمدن مظفرالدین شاه. بعد از به توپ بستن مجلس توسط محمد علی شاه عباس قلی خان رهبر انجمن خانه نشین شد و به لژهای دیگر که با اروپا در ارتباط بودند به دلیل ملی گرایی نپیوست و خانه نشینی را ترجیح داد.

۲۸
فروردين

بسیاری‌ از مردم‌، آثاری‌ چون‌ دیوار چین ‌، تاج‌محلو تخت‌ جمشید را به‌ عنوان‌ عجایب‌ هفتگانه‌جهان‌ می‌شناسند، اما این‌ آثار که‌ بسیار زیبا وکم‌نظیر هستند، در فهرست‌ عجایب‌ هفتگانه‌ جهان‌قرار ندارند. فهرستی‌ که‌ در روزگار باستان‌ تعیین‌شده‌ و پس‌ از آن‌ نیز توسط باستان‌شناسان و هنرشناسان تایید شده‌ است‌ و جز عجایب‌هفت‌گانه‌ هستند، به‌ این‌ شرح‌ می‌باشد

·         اهرام‌ مصر، در مصر

·         باغ‌های‌ معلق‌ بابل‌، در عراق‌

·         مجسمه‌ زئوس‌، در المپیا

·         معبد آرتمیس‌، در افسوس‌

·         مقبره‌ ماسولوس‌، در هالیکارناسوس‌

·         مجسمه‌ عظیم‌ رودس‌، در یونان‌

·         برج‌ دریایی‌ اسکندریه‌، به‌ در جزیره‌ فاروس‌


هرم‌ خوفو: 

این‌ بنا که‌ قدیمی‌ترین‌ و بزرگترین‌ بنا در بین‌عجایب‌ هفتگانه‌ می‌باشد، تنها بنایی‌ است‌ که‌ درحال‌ حاضر وجود دارد. هرم‌ خوفو در 2600 سال‌ قبل‌ از میلاد ساخته‌شده‌ است‌. این‌ هرمبلندترین‌ بنای‌ ساخته‌ دست‌بشر تا سال‌ 1889 می‌باشد. بیشترسنگ‌های‌ تشکیل‌ دهنده‌ این‌ بنا، سنگ‌های‌عظیمی‌ است‌ که‌ امروز تنها با تریلرهای‌ بسیاربزرگ‌ قابل‌ حمل‌ است‌.

 

رودس‌ یونانی‌: 

مجسمه‌ عظیم‌ الجثه‌ رودس‌ در یونانیکی‌ دیگر ازعجایب‌ زیبایی‌ جهان‌ بشمار می‌رود. ارتفاع‌ این‌مجسمه‌، یک‌ شاهکار برجسته‌ معماریبود که‌برروی‌ جزیره‌ رودس‌در حدود 280 سال‌ قبل‌از میلاد ساخته‌ شده‌ بود. به‌ گفته‌ کارشناسان‌فرهنگی‌، احتمالا این‌ مجسمه‌ در نزدیکی‌ در ورودی‌ لنگرگاهی‌ بنا شده‌ بوده‌ و پاهای‌ مجسمه‌در دو طرف‌ قرار داشته‌ است‌; به‌طوری‌ که‌کشتی‌ها از میان‌ پاهای‌ آن‌ عبورمی‌کرده‌اند.

 

آرتمیس‌ ترک‌: 

معبد آرتمیس‌ در افوسوس‌ ترکیهمی‌باشد. این‌بنا با داشتن‌ 100 ستون‌ مرمری‌ زیبا که‌ ارتفاع‌ هرکدام‌ از آنها به‌ 15 متر می‌رسید، یکی‌ از عجایب‌هفتگانه‌ به‌ حساب‌ می‌آید. این‌ معبد، فضایی‌ را احاطه‌ می‌کرد که‌ تقریبا چند برابر وسعتآکروپلیسدر آتنبود. در این‌ معبد، حوادث‌زیادی‌ اتفاق‌ افتاده‌ است‌. این‌ بنا در 600 سال‌پیش‌ از میلاد ساخته‌ و در 550 سال‌ پس‌ از میلاددر آتش‌ سوخت‌; سپس‌ مجددا به‌ صورت‌ زیباتر وعظیم‌تر باز سازی‌ شد. این‌ بنا بار دیگر برای‌ دومین‌بار دچار حریق‌ شد

 

زئوس‌ یونانی‌: 

مجسمه‌ زئوس‌ در المپیای‌ یونان‌ است‌ و یکی‌ ازعظیم‌ترین‌ مجسمه‌های‌ جهان‌ به‌ شمار می‌رود.این‌ اثر در450 سال‌ قبل‌ از میلاد توسط مجسمه‌ساز معروفی‌ به‌ نام‌ «فیدیاس‌» ساخته‌ شد.ارتفاع‌ مجسمه‌ «زئوس‌» در حدود 12 متر است‌.«فیدیاس‌» با ساخت‌ این‌ مجسمه‌ بلند می‌خواست‌اقتدار و نیرومندی‌ زئوس‌ را نشان‌ دهد. البته‌ بعد از مدتی‌ به‌ آتش‌ کشیده‌ شد و ازبین‌ رفت‌. عظمت‌ و زیبایی‌ این‌ مجسمه‌ سبب‌ شدکه‌ در فهرست‌ عجایب‌ هفتگانه‌ قرار گیرد



باغ‌های‌ بابل‌:

باغ‌های‌ معلق‌ بابل‌ در عراق‌ یکی‌ از بحث‌برانگیزترین‌ عجایب‌ هفتگانه‌و بی‌نظیرترین‌معماری‌های‌ جهان‌ به‌ شمار می‌رود. البته‌ عده‌ای‌از باستان‌شناسان‌ هنوز در وجود داشتن‌ آن‌ شک‌دارند. بعد از بدست‌ آمدن‌ اسناد اصلی‌ وخرابه‌های‌ برجا مانده‌ از آن‌ زمان‌، وجود داشتن‌آن‌ ثابت‌ شد. شاه‌ «نبوکد» این‌ بنای‌عجیب‌ را برای‌ خوشحال‌ کردن‌ همسرش‌ در 6قرن‌ قبل‌ از میلاد ساخت‌. عده‌ای‌ از تاریخ‌ نگاران‌می‌گویند: ملکه‌ آشوری‌ این‌ باغ‌ را برای‌ تفریح‌ وسرگرمی‌ خود ساخته‌ است‌

 

 

ملکه‌ هالیکارناسوس‌: 

ارتفاع‌ این‌ مقبرهمرمری‌ به‌ اندازه‌ یک‌ ساختمان ‌14 طبقه‌ بود. ملکه‌ «آرتمیسیا» فرمان‌ ساخت‌ این‌مقبره‌ را در هالیکار ناسوس‌ برای‌ همسرش‌ در353 سال‌ قبل‌ از میلاد صادر کرد. ملکه‌ این‌ بنا رابرای‌ قدردانی‌ از همسرش‌ ساخت‌ و به‌ این‌ منظوربهترین‌ هنرمندان‌ و مجسمه‌ سازان‌ آن‌ زمان‌ را گرد آورد. ملکه‌ آرتمیسیا دو سال‌ پس‌ از همسرش‌درگذشت‌.

 

فانوس‌ اسکندریه‌: 

ارتفاع‌ آن‌ بنا حداقل‌ به‌اندازه‌ یک‌ ساختمان‌ 40 طبقه‌ امروزی‌ بود وبرای‌ 16 قرن‌ پا برجا بود. برخلاف‌ 6 عجایب‌ دیگر، فانوس‌ اسکندریه‌استفاده‌های‌ عملی‌ بسیار داشت‌. این‌ بنا به‌کشتی‌های‌ دریانوردی‌ کمک‌ می‌کرد که‌ اسکله‌هارا به‌ راحتی‌ پیدا کنند و با ایمنی‌ کامل‌ داخل‌ آن‌شوند. این‌ اسکلت‌ برای‌ 1600 سال‌ باقی‌ ماند وارتفاع‌ آن‌ 180 متر و بلندترین‌ ساختمان‌ دنیابود، اما با ساخت‌ «برج‌ ایفل‌» در سال‌ 1889،«ایفل‌» بلندترین‌ برج‌ دنیا نام‌ گرفت‌.

 

 

۲۸
فروردين


نظریه ی زمین گرد یا کروی در اصل به زمان یونانیان باستان  بازمی‌گردد. تمدن یونان در حدود سال ۹۰۰ قبل از میلاد ظهور یافت و  در طول هزار سال بعد، کمک بزرگی به ستاره‌شناسی نمود. ابتدا، در قرن ششم قبل از میلاد یونانیان دریافتند که زمین کروی است و اولین بار فیثاغورث دانشمند یونانی کروی بودن زمین را اظهار داشت. آنها برای اولین بار محیط زمین، اندازه ماه و فاصله میان آنها را به دقت اندازه گرفتند. اگرچه آنها به اشتباه معتقد بودند که زمین کره ثابتی است که جهان پیرامون آن می‌گردد، ولی برخی از اندیشه‌ها و شیوه‌های رصدشان تا اواخر قرن هفدهم کاربرد داشت.

پیش از آن که یونانیان نظریه  کروی بودن زمین را مطرح نمایند، اکثر مردم عوام بر این باور بودند که زمینه مسطح است. برای مثال هندوها معتقد بودند که زمین مسطح و بر شانه ۴ فیل قرار دارد که به نوبه خود بر پشت چهار لاک پشت شناور در اقیانوسی بی کران ایستاده‌اند. مصریان باستان زمین را رب‌النوع کب می‌پنداشتند که به پهلو دراز کشیده و الهه نات، تجسم خورشید، بر روی آن خیمده است. همچنین اکثر تمدن‌ها معتقد بودند که جهان زمین مرکز است، ولی بطلمیوس ستاره‌شناس یونانی (۱۶۸۹۰ قبل از میلاد) بیشتر از سایرین برای این اندیشه معروف است. وی در کتابش المجسطی، قوانین اندازه‌گیری حرکات اجرام آسمانی را وضع نمود. به منظور تشریح حرکت رجعی برخی از سیارات، بطلمیوس اظهار کرد که مدار سیارات یک سلسله فلک تدویر پیچیده را دنبال می‌کند. البته حتی در اوایل قرون وسطی، هرگز تصور کروی شکل بودن زمین از بین نرفت.

 دانته شاعر ایتالیایی، در کتاب خود، کمدی الهی، فرض کروی شکل بودن زمین را پذیرفته است. همچنین ایرانیان باستان عقایدی مبنی بر گرد بودن زمین داشته‌اند که بازتاب آن‌ها را حتی می‌توان در رسومی همچون رها کردن سیبی شناور در آب هنگام چیدن سفرهٔ هفت سین دید که نشانی از شناور بودن کره ی زمین در فضا و پویایی آن است  .

 

معدودی از متفکران یونانی، مخصوصاً آریستارخوس (۲۵۰۳۲۰ قبل از میلاد) اندیشه زمین مرکزی بودن دنیا را به زیر سؤال بردند. آریستارخوس به کمک هندسه از روی اندازه سایه زمین، ماه و خورشید در خلال خسوف و کسوف، اندازه نسبی آنها را محاسبه کرد. اعداد و ارقامش کاملاً نادرست بودند، ولی از آنجا که دریافت خورشید از زمین بسیار بزرگتر است، اظهار داشت که طبیعتاً خورشید باید در مرکز جهان باشد. اکثر یونانیان این ایده را نپذیرفتند و اندیشه‌های آریستارخوس رد شدند. در عوض، المجسطی بطلمیوس تا ۱۵۰۰ سال بعد بر علم ستاره‌شناسی سیطره داشت.

 

در حدود سال ۳۵۰ پیش از میلاد ارسطو، دلیل قاطعی بر گرد بودن زمین ارائه کرد. موثرترین دلیل وی این بود که اگر کسی به طرف شمال یا به طرف جنوب مسافرت کند، در افق روبروی او ستارگان جدیدی ظاهر می‌شوند و در افق پشت سر او ستارگانی که قبلاً دیده می‌شدند، ناپدید می‌شوند. ارسطو همچنین دلیل می‌آورد که کشتیها در هر جهت که از ساحل دور شوند، ابتدا بدنه و سپس دکل آنها ناپدید می‌شود و این نشانه‌ای از کروی بودن زمین است. همچنین مقطع سایه زمین بر ماه در هنگام خسوف، بدون در نظر گرفتن وضع ماه، همیشه به صورت یک دایره است. ارسطو می‌گوید همه این واقعیت‌ها فقط هنگامی می‌تواند درست باشد که زمین کروی باشد.

تا قرن هفدهم زمین به شکل کره کامل فرض می‌شد. این تصور از ۲۰۰۰ سال پیش تا آن زمان بر افکار تسلط داشت؛ ولیاسحاق نیوتن با توجه به چرخش زمین به دور خودش (حرکت وضعی زمین)، نتیجه متفاوتی بدست آورد. اسحاق نیوتن به  متفاوت بودن سرعت سطح زمین در عرضهای جغرافیایی مختلف پی برد. او با قوانین خود نشان داد که هرچه چرخش سریعتر باشد، اثر گریز از مرکز بیشتر است، یعنی گرایش مواد به دور شدن از مرکز دوران بیشتر می‌شود.

از آنجا که سرعت در قطبها صفر است، پس اثر گریز از مرکز در قطبها تا استوا پیوسته افزایش می‌یابد. این بدان معناست که زمین در اطراف کمربند استوایی خود با شدت بیشتر رانده می‌شود. زمین مانند یک نارنگی در استوا برآمده و در قطبها فرورفته است. اسحاق نیوتن حتی فرورفتگی قطبها را حساب کرد و نتیجه گرفت که می‌بایستی در حدود ۱٫۲۳۰ تمام قطر زمین باشد. این عدد به عدد واقعی نزدیک است. تفاوتها امروزه اندازه گیریهای دقیق نشان می‌دهد که قطر استوایی زمین ۴۳ کیلومتر از قطر قطبی آن بیشتر است. در واقع، قطر استوایی زمین ۱۲۷۵۶ کیلومتر و قطر قطبی آن ۱۲۷۱۳ کیلومتر است.

 

۲۸
فروردين

ادیان جهان :

دین اسلام

 

اسلام آیین حق الهی است و آخرین و کاملترین و بهترین دین در تامین سعادت بشری و جامعترین دین در تامین مصالح دنیوی و اخروی انسانهاست دینی که تمام نیازهای بشر را در امور و نظام های فردی و اجتماعی و سیاسی بر می آورد. اسلام، دینی یکتاپرستانه و از دین‌ های ابراهیمی است. به پیروان اسلام «مسلمان» می‌گویند. هم‌اکنون اسلام از دید شمار رسمی پیروان، در جایگاه دوم در جهان جای دارد.

مسلمانان بر این باورند که خداوند، قرآن را به محمد از طریق فرشته ای به نام جبرئیل فروفرستاده‌است. به باور مسلمانان خدا بر بسیاری از پیامبران، وحی فرستاده و محمد آخرین آنان است. مسلمانان محمد را اعاده‌ کننده ایمان توحیدی خالص ابراهیم، موسی، عیسی و دیگر پیامبران می‌دانند و معتقدند که اسلام کامل‌ترین و آخرین آیین الهی است.

اگر قوانین و دستورات اسلام آن طور که هست در تمام نقاط زمین به صورت کامل و صحیح پیاده شود، صلح و امنیت همه انسانها را فرا می گیرد و تمام انسانها به سعادت واقعی خود نائل می شوند و به آخرین حد رفاه و آسایش و عزت و سربلندی و بی نیازی و اخلاق نیک می رسند و دیگر در دنیا ستم از ریشه  قطع می گردد و محبت و برادری بین همه انسانها برقرار می شود، فقر و تهی دستی و فلاکت از صفحه روزگار برچیده می گردد. بنابراین تمسک و پیروی از اسلام علت عقب ماندگی شرم آور مسلمین نشده است بلکه برعکس، دوری از تعالیم سازنده اسلام و سبک شمردن قوانین آن، به وجود آمدن ستمگری ها و تجاوزها در میان زمامداران و زیردستان و خواص و عوام مسلمین، باعث این عقب گردها و ضعف و سقوط معنوی و بیچارگی و فلک زدگی شده استایمان، امانت داری، درستکاری، اخلاص، رفتار نیک، گذشت، و دوست داشتن برای برادر مسلمان آنچه را که برای خود دوست می دارد، از اصول مسلم اسلام است.

دین مسیحیت

آیین مسیحیت یک آیین یکتاپرستانه است که بر آموزه‌ها و سخنان عیسی ناصری(مسیح) استوار گشته است. آموزه‌هایی چون تثلیث، مرگ مسیح به عنوان کفاره یگناهان، تعمید آب و روح القدس از باورهای بنیادین این آیین هستند. مسیحیان، حضرت عیسی (ع)  را به معنای مسیح می‌خوانند. اناجیل موجود بر آن‌اند که مادرحضرت عیسی (ع) باکره بوده و فرزند خویش را به گونه‌ای غیر طبیعی به دنیا آورده است؛ در سی سالگی به دست حضرت یحیی علیه‌السّلام غسل تعمید یافت و همانند او به موعظه و تذکیر و تعلیم خلق پرداخت. حضرت عیسی علیه‌السّلام ، دوازده حواری یا رسول داشت که تعالیم او را میان مردمان می‌گستراندند چون عیسی (ع) به تبلیغ دین خویش همت گماشت، رهبران یهود نخست با او مخالفتی نکردند؛ اما آن گاه که دریافتند تعالیم او سلطه آنان را بر نمی‌تابد و مردمان را آگاه و هوشیار می‌سازد، راه ناسازگاری و دشمنی در پیش گرفتند و سرانجام شورای عالی یهود در اورشلیم ، عیسی (ع)را به مرگ محکوم کرد. مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی (ع) همراه دو تن دیگر به صلیب کشیده شده و جان باخته است؛ اما پس از سه روز در پیش چشم مادرش مریم سلام‌الله‌علیهم و حواریون از مرقد خویش بیرون آمده و به آسمان‌ها رفته است و در آخر الزمان ، باری دیگر برمی گردد و بشر را نجات می‌دهد.کتاب مقدس مسیحیان دارای دو بخش استعهد قدیم یا تورات و عهد جدید یا انجیل . بخش دوم تنها نزد مسیحیان مقدس است. کلمه «انجیل»، یونانی و به معنای بشارت است. محتوای اناجیل، زندگی نامه و بیانات اخلاقی و پندهای حضرت عیسی علیه‌السّلام است.

دین یهودی

یهودیان گروهی قومی مذهبی نشأت گرفته از بنی‌اسرائیل، یا عبرانیان خاور نزدیک باستان است. قومیت، ملت و دین یهود شدیداً با یکدیگر در پیوندند و یهودیت آیین سنتی ملت یهود است،که عمل به مناسک آن از حالت شدید تا عدم عمل متغیر است.

پیروان یهودیت چه نو کیشان و چه افرادی که از نژاد یهود هستند یهودی خطاب می‌شوند.

بر اساس نظر یهودیان، نژاد آنها به شه پدران کتاب مقدس ابراهیم، اسحاق و یعقوب و شه مادران سارا، ربکا، لیه و راحیل بازمی‌گردد. یعقوب و خانواده اش به مصر قدیم مهاجرت کردند بعد از اینکه توسط یوسف که وزیر مصر بود دعوت شدند. بازماندگان آنها بعداً توسط مصریان به اسارت گرفته شدند و توسط موسی از اسارت نجات یافتند. این اتفاق در قرن ۱۳ قبل از میلاد رخ داده است. یهودیان امروز تنها بازمانده از قبایل یهودا و شمعون و کمی از قبیله بنیامین و لاوی هستند که همگی با هم پادشاهی یهودا را تشکیل می‌دادند.

یهودیت بر خلاف اسلام و مسیحیت دارای ارتباط شدیدی بین نژاد، ملیت و دین است. در دین یهودیت گرویدن مورد استقبال نیست و امری بسیار مشکل دانسته می‌شود و معمولاً تنها در زمانی انجام می‌شود که یک یهودی بخواهد با یک غیریهودی ازدواج کند.

ستاره داوود نشان امروزی یهودیت و هویت یهودی است که ریشه در ادبیات عربی قرون وسطی دارد که کابالیست‌ها از آن به عنوان دعای محافظ در برابر طلسم استفاده می‌کردند که به مهر سلیمان مشهور است.  

۲۸
فروردين

فعالیت هایی را بیان کنید که به محیط زیست دریا آسیب می زند :

آلودگی دریایی تاثیر مستقیمی بر روی زندگی انسان ها و دیگر جانداران دارد. آلودگی دریایی به عواملی مانند: آلودگی رودها، ریختن زباله در دریاها و نشت نفت توسط نفت‌کشها بستگی دارد.

1-      نفت و مشتقات

آن آلودگی های فراوانی به دنبال دارد و به علت آن که جامد نیست، به راحتی در آب و در خشکی منتشر می شود. آلودگی های نفتی تنها به کشتی ها مربوط نمی شود، هرچند این آلودگی به نوبه خود از عمده ترین دلایل آلودگی آب ها به شمار می رود.

بهره برداری از منابع زیر زمینی نظیر معادن و میدان های نفتی دقت و مهارت فوق العاده ای می خواهد. چنان چه این بهره برداری ها بدون برنامه و نظارت و حضور کارشناسان باشد، صدمات جبران ناپذیری به محیط زیست وارد می کند. به عنوان مثال ایجاد نفت به دلیل آنکه میلیون ها سال طول کشیده و اکثراً در مناطقی است که کمتر تحت نفوذ انسان بوده، به مراتب سخت تر از ایجاد نیروگاه جدید است.

کمترین حضور انسان بیشترین آلودگی و تغییر را به دنبال دارد. قرار دادن سکوهای نفتی و وسایل حفاری در مناطق دور افتاده نیز باعث تخریب محیط زیست و همچنین تغییر بافت زیستی منطقه می شود.

اثرات مخرب نشت نفت در دریا

نشت نفت در دریا از کشتی ها، چاه های نفت، تاسیسات ساحلی و غیره خسارات زیست محیطی و اقتصادی فراوانی به دنبال دارد. نتایج مطالعات در مورد سرنوشت آلودگی نفتی دریاها و روند خود پالایی دریا نشان می دهد مواد سبک نفتی تبخیر شده و مواد آروماتیک تا حدی به صورت محلول در می آیند و ترکیبات سنگین به صورت گلوله های نفتی به ساحل آمده یا در بستر دریا ته نشین می شود و سایر ترکیبات به صورت ذرات معلق در آب دریا مخلوط می شوند. به این ترتیب سمی نفت با گذشت زمان و تغییرات فیزیکی و شیمیایی اعمال شده بر آن کاهش می یابد.

مقدار کمی از این ترکیبات به وسیله باکتری ها و سایر موجودات شکسته می شود. مواد نفتی از منابع مختلفی وارد آب می شود و بیشترین منابع آلودگی مربوط به چاه های نفتی و دکل ها و سکوهای بهره برداری نفت است.

عوامل بسیاری در میزان خسارات ناشی از نفت وجود دارد از جمله آنها مقدار مواد نفتی و شرایط آب و هوایی، کدورت و فصل می باشد. با توجه به اهمیت حفظ اکوسیستم های آبی کشور و سلامت پروتئین دریایی و اقتصاد لازم است در کاهش آلودگی دریاها به ویژه آلودگی نفتی کوشا باشیم؛ که برای واکنش در برابر لکه نفتی سه قسمت کلی محدود کردن پاکسازی و برداشت لکه نفتی وجود دارد که با بکار بردن این سه راه حل گام بزرگی در پاکسازی دریاهای آلوده به نفت برداشته می شود.

2-   آلودگی رودها

بسیاری از تاثیرات مخرب آلودگی رودها و دریاچه‌ها را می‌توان بر روی اقیانوسها مشاهده کرد. از آن جا که  بسیاری از رودها سرانجام به اقیانوس می‌رسند، آلوده شدن رودها می‌تواند باعث آلودگی اقیانوس نیز بشود.

رودهایی که در شمال اروپا از شهرهای بزرگ صنعتی عبور می‌کنند، روزانه مقدار زیادی مواد زاید شیمیایی،کشاورزی و شهری را به دریای شمال می‌ریزند. گردش آب باعث می‌شود این مواد در نزدیکی ساحل جمع شود؛ و بیشتر آن‌ها را به طرف ساحل هلند هدایت می‌کند.

3-  زباله ها

در شرق آمریکا برای دهه‌ها رایج بود که با قایق به قسمت‌های باز اقیانوس اطلس می‌رفتند و زباله هایشان را در آن جا می‌ریختند. حجم زیادی از مواد زاید بیمارستانی، فاضلاب و زباله ناگهان در تابستان سال ۱۹۸۸ به سواحل ماساچوست تا نیوجرسی بازگشت. در برابر این اتفاق اعتراضات مردمی زیادی صورت گرفتکنگره آمریکا که تحت فشار افکار عمومی بود، سال بعد قانون ممنوعیت ریختن زباله در اقیانوس را تصویب کرد. این قانون ریختن هر گونه آلوده کننده‌ای را به اقیانوس ممنوع کرده بود. با این حال ۱۰ تا ۲۰۰ درصد آلودگی دریا را ریختن زباله در آن تشکیل می‌دهد.

با این که ملموس ترین نتایج آلودگی را می‌توان در سواحل دید اما مرکزی ترین نقاط اقیانوس هم از این خطر در امان نمی‌مانند.پلاستیک‌ها به اندازه نشت نفت، فلزات سنگین و سایر سموم باعث مرگ و میر پستانداران می‌شود.

علارغم قانون ممنوعیت بین‌المللی ریختن زباله در اقیانوس تخمین زده‌اند که کشتیها روزانه بیش از ۵۰۰ هزار تکه ظرف و کیسه‌های پلاستیکی در اقیانوس  می‌ریزند.

اگر شما مسئول حفظ دریا این نعمت الهی بودید ، چه می کردید؟

اگر من مسئول بودم ، افرادی را مسئول جمع آوری زباله در اطراف ساحل و هم چنین از سطح دریا می کردم و قانونی وضع می کردم تا هیچ کس جرات ریختن زباله در اطراف دریا و دریا را نداشته باشد و اگر اشتباهی رخ می داد به سختی آن ها را جریمه می کردم .

در کنار رودهایی که به دریا ریخته می شدند مخزنی تعبیه می کردم و با گذر آب از فیلتر آن ها را روانه دریا می کردم .

و با نظارت بر شرکت های نفتی ، مامورانی را مسئول می کردم تا مانع ریختن نفت و مشتقات آن به دریا شوند.

۲۸
فروردين

جمع آوری اطلاعات صفحه ۸۴ علوم پنجم/ در مورد تصویرهای زیر و نقش آنها در فرسایش خاک، اطلاعات جمع آوری کنید و به کلاس گزارش دهید. شخم زدن، قطع درختان، چرای دام

عوامل فرسایش خاک

تخریب خاک اعلام جنگ با طبیعت است. حالا با بر  هم زدن تعادل زیست بوم‌ها، قطعا در این جنگ بازنده قطعی انسانی خواهد بود که در نابودی منبع حیات، میراث مشترک و ثروت ملی سهم شاخص و بسزایی داشته است.در این جا به سه نوع از عوامل فرسایش خاک می پردازیم:

ü     قطع درختان :

قطع درختان جنگلی به منظورهای مختلف مانند تجارتی ،صنعتی ،توسعه مراتع یا کشاورزی ، سوخت وغیره سبب افزایش آب‌دوی (سمت حرکت آب ) ودر نتیجه فرسایش می‌گردد که انجام این اعمال به‌خصوص در سراشیبی ها منجر به نابودی خاک در زمان خیلی کوتاه می شود .

درختان به کمک شاخ و برگ از سرعت باد می‌کاهند و با ریشه هایشان خاک را حفظ می‌کنند و مانع ایجاد فرسایش می‌شوند. به همین علت داخل جنگل هوای آن کمتر تبخیر می‌شود و خطر خشک شدن خاک که از شرایط مهم آغاز فرسایش است از بین می‌رود.اگر خاک دارای پوشش گیاهی باشد،کمتر مورد فرسایش قرار می گیرد. رستنی‌ها هم در مناطق مرطوب هم در مناطق خشک، به حفظ و نگهداری خاک کمک می کند.پوشش گیاهی هم از برخورد مستقیم قطرات باران به خاک جلوگیری می کند و هم از شدت باد می کاهد. کاهش پوشش گیاهی و آسیب دیدن سطح خاک می تواند به افزایش فرسایش خاک به واسطه باد و آب منجر شود.

شخم زدن:

شخم زدن در امتداد شیب در اراضی کشاورزی باعث افزایش روان آب و در نهایت افزایش فرسایش و شسته شدن خاک زراعی می‌شود. شخم نزدن باعث ذخیره شدن کربن خاک و در نتیجه چسبندگی ذرات خاک به همدیگر می شود . این وضعیت سبب می شود که سطح خاک دو تا هفت برابر خاک های شخم زده در مقابل باران و باد مقاوم باشد . شخم زدن باعث شکننده شدن خاک شده و میزان فرسایش خاک به وسیله باران را افزایش می دهد زیرا با این کار میزان هوا خوردن خاک افزایش یافته و در نتیجه مواد ارگانیک خاک که نقش مهمی در چسبندگی خاک دارد ، به واسطه اکسیداسیون از بین می روند.

ü     چرای دام :

چرای دام از دو طریق عامل فرسایش خاک می‌شوند:

1 - از بین بردن گسترده پوشش گیاهی : وقتی پوشش گیاهی از بین رود به راحتی باران به جای این‌که جذب زمین شده و به سفره های آب زیر زمینی اضافه شود در سطح زمین روان شده و با به وجود آوردن سیلاب ها  خاک های حاصلخیز سطح زمین را از بین می‌برد .

2 - چرای دام باعث لگد کوب شدن سطح خاک شده ,خاک حاصلخیز روی سطح زمین سریعا رطوبت خود را از دست داده و در هوا پخش می شود و همراه با جریان هوا به تله های شنزار     تبدیل می شود. یکی از مخرب ترین آثار چرای دام و لگدمال شدن، فشرده شدن خاک است که به ریشه گیاهان آسیب می رساند. این مساله تمرکز ریشه‌ها در سطح خاک را به همراه داشته و از این رو می تواند گیاه را از دسترسی به منابع کافی برای رشد باز دارد.

درست است که از خاک هایی که در نتیجه‌ فرسایش آبی شدید ازنقاط مرتفع‌تر به نقاط پست‌تر یا چاله‌ها وپشت سد‌ها منتقل می‌شود، باز زمین به وجود می‌آید و این گونه زمین‌ها اغلب امکان دارد زمین‌های رسوبی یا آبرفتی حاصلخیز باشد،(کما‌‌‌ این که زمین‌های حاصلخیز را در اکثر موارد همین زمین‌های رسوبی یا آبرفتی تشکیل می‌دهد) ولی از آن جا که مقدار زمینی‌ که بر اثر رسوب و تجمع مواد به وجود می‌آید، در مقابل سطح‌هایی ‌که خاک آن فرسایش یافته است، ویران می‌شود، تا این رسوبات را به وجود آورد، آن قدر ناچیز و بی‌ارزش است، که به منظور جلوگیری از تخریب و زیان‌های بیشتر و هم چنین حفظ تعادل طبیعت باید با اقدامات سریع وجدی تا آن جا که ممکن است مانع از فرسایش خاک شد

 

۲۸
فروردين
جمع آوری اطلاعات صفحه ۸۴ علوم پنجم/ در مورد تصویرهای زیر و نقش آنها در فرسایش خاک، اطلاعات جمع آوری کنید و به کلاس گزارش دهید. شخم زدن، قطع درختان، چرای دام

دلایل فرسایش خاک

سالانه میلیون‌ها تن خاک در جنگل‌های کشور بر اثر عوامل ناشی از دخالت بشر فرسایش می‌یابد و این بلای دست بشر همانند جذام، سرسبزی جنگل‌ها را از بین می‌برد. عوامل مختلفی در این امر سهیم هستند که ما از این بین به سه عامل اشاره می کنیم :

1-    چرای دام :                                          

ورود دام به مرتع قبل از زمان مناسب و چرای زودرس در مرتع علاوه بر آسیب به پوشش گیاهی، به دلیل رطوبت زیاد خام و در اثر تردّد زیاد دام در مرتع، باعث فشرده شدن خاک و کم شدن تخلخل آن می‌شود و درنتیجه این عمل، وزن مخصوص خاک افزایش‌یافته و قابلیت نفوذ آن به آب کاهش می‌یابد.

این امر  می‌تواند مرحله اول جریان سطحی و یا فرسایش تلقی شود و فشردگی خاک علاوه بر کاهش در قابلیت نفوذ آن به آب باعث کاهش در ظرفیت نگهداری آب نیز می‌شود و این امر در مناطق خشک و نیمه‌خشک حائز  اهمیت است.

چرای دام بر خاک مرتع تأثیر مستقیم دارد، بخصوص در اوایل بهار و یا مواقع دیگری که خاک مرتع مرطوب است و باعث سفت شدن آن می‌شود.در این حالت، علاوه بر اینکه قابلیت نفوذ خاک نسبت به نزولات کاهش خواهد یافت و نگهداری خاک نسبت به آب نیز کاهش می‌یابد.

چرای بی‌رویه که قبل از موعد مقرر انجام می‌گیرد، باعث کاهش جمعیت گونه‌های خوش‌خوراک و سیر قهقرایی مراتع شده و در این حالت، تعدادی از گیاهان بی‌ارزش و سمّی از چرای بی‌موقع به نفع خود، سود برده و رقابت گیاهی برای آنها کم می‌شود.

 

 

2-   قطع درختان       

     

یکی از گزینه‌های اصلی مقابله با فرسایش خاک، کاشت درخت و گیاهان دیگر مانند چمن است. ریشه درختان به افزایش استحکام خاک کمک کرده و تنه و برگ‌های آنها نیروی باد و باران که می توانند به فرسایش و شسته شدن خاک منجر شوند را کاهش می دهند. جذب روان‌آب‌ها و رسوبات به جا مانده از طوفان نیز به جلوگیری از فرسایش خاک کمک می کند.

درخت همانند لنگری در خاک عمل می کند. بدون وجود درختان خاک همانند آب جاری می گردد و به اصطلاح خاک سست نامیده می شود که می تواند برای گیاهان کوچک تر خطر آفرین باشد. فرسایش خاک نیز می تواند منجر به ورود گل و لای به دریاچه ها، رودخانه ها و سایر منابع آبی شود که در نتیجه سلامت و کیفیت آب را نیز به شدت کاهش می دهد و مشکلات عدیده را برای مناطق محروم به وجود خواهد آورد.

3-  شخم زدن                                           

یک تحقیق جدید بر روی تاثیرات شیوه ها و انواع مختلف شخم زدن زمین های کشاورزی نشان می دهد که مقاومت زمین های شخم نزده بسیار بیش تر از زمین های شخم زده است . این مطالعه بر روی تاثیرات ۱۹ سال شخم زدن زمین های کشاورزی انجام شده است و نشان می دهد که شخم نزدن باعث ذخیره شدن کربن خاک و در نتیجه چسبندگی ذرات خاک به همدیگر می شود . این وضعیت سبب می شود که سطح خاک تا عمق یک اینچی ، دو تا هفت برابر خاک های شخم زده در مقابل باران و باد مقاوم باشد . پی بردن به میزان مقاومت این لایه متراکم در برابر فرسایش باد و باران ، برای بالا بردن و حفظ مقاومت خاک بسیار مهم است . این نکته مخصوصا در مورد نواحی کم آب و مناطق با تبخیر بالا بسیار حیاتی است . شخم زدن باعث شکننده شدن خاک شده و میزان فرسایش خاک به وسیله بارن را افزایش می دهد زیرا با این کارمیزان هوا خوردن خاک افزایش یافته و در نتیجه مواد ارگانیک خاک که نقش مهمی در چسبندگی خاک دارد ، به واسطه اکسیداسیون از بین می روند .